جاذبه های گردشگری
فارس
آرامگاه سعدی
آرامگاه سعدی معروف به سعدیه محل زندگی و دفن سعدی، شاعر برجستهٔ پارسی‌گوی است. این اثر را محسن فروغی طراحی کرده است.
این آرامگاه در انتهای خیابان بوستان و کنار باغ دلگشا در دامنهٔ کوه در شمال شرق شیراز قرار دارد. در اطراف مقبره، قبور زیادی از بزرگان دین وجود دارند که بنا به وصیت خود، در آنجا مدفون شده‌اند. از جمله مهمترین‌های آن می‌توان شوریده شیرازی را نام برد که آرامگاهش به وسیله رواق به آرامگاه سعدی متصل شده‌است. آرامگاه شیخ مشرف الدین بن مصلح الدین سعدی شیرازی در تاریخ ۲۰ آبان ۱۳۵۳ به شمارهٔ ثبت ۱۰۱۰٫۳ در انجمن آثار ملی به ثبت رسیده‌است.
لغت‌نامه دهخدا به نقل از فرهنگ برهان قاطع نام موضعی که شیخ سعدی در آنجا آرمیده را «گازرگاه» نامیده و به نقل از فرهنگ آنندراج گازرگاه را حد شیراز نزدیک به مرقد شیخ مصلح‌الدین سعدی شیرازی دانسته است.[۱]
سکه‌های پانصد ریالی برنزی جمهوری اسلامی ایران از سال ۱۳۸۷ خورشیدی به نقش آرامگاه سعدی مزین شده‌است و همچنین از سال ۱۳۸۹ اسکناس‌های یکصد هزار ریالی با نقش آرامگاه سعدی در پشت آن چاپ شده است.
این مکان در ابتدا خانقاه سعدی بوده که وی اواخر عمرش را در آنجا می‌گذرانده و سپس در همان‌جا دفن شده‌است. برای اولین بار در قرن هفتم توسط شمس‌الدین محمد صاحب‌دیوانی وزیر معروف اباقاخان، مقبره‌ای بر فراز قبر سعدی ساخته شد.
بنا به گزارش ابن بطوطه، (که حدوداً سی و پنج سال پس از درگذشت سعدی نوشته شده و قدیمی‌ترین گزارش موجود از آرامگاه سعدی است) مردم بازدیدکننده از آرامگاه سعدی، جامه خود را در حوضچه‌هایی مرمرین می‌شستند.به باور مردم شیراز (که از قبل از سعدی و شاید قبل از اسلام وجود داشته)، شستشو در این آب، شفابخش بوده‌است.
در سال ۹۹۸ به حکم یعقوب ذوالقدر، حکمران فارس، خانقاه شیخ ویران گردید و اثری از آن باقی نماند. در سال ۱۱۸۷ ه‍.ق. به دستور کریمخان زند، بنایی معروف به عمارتی ملوکانه از گچ و آجر بر بالای آرامگاه سعدی بنا گردید. طبقهٔ پایین دارای راهرویی بود که پلکان طبقه دوم از آنجا شروع می‌شد. در دو طرف راهرو دو اتاق کرسی دار ساخته شده بود. در اتاقی که سمت شرق راهرو بود، قبر سعدی قرار داشت و معجری چوبی آن را احاطه کرده بود. قسمت غربی راهرو نیز موازی قسمت شرقی، شامل دو اتاق می‌شد، که بعدها شوریده شیرازی (فصیح الملک) شاعر نابینای شیرازی در اتاق غربی این قسمت دفن شد. طبقهٔ بالای ساختمان نیز مانند طبقه زیرین بود، با این تفاوت که بر روی اتاق شرقی که آرامگاه سعدی در آنجا بود، به احترام شیخ اتاقی ساخته نشده بود و سقف آن به اندازهٔ دو طبقه ارتفاع داشت.

بر اساس روایت محمدتقی بهروزی در اوایل دوران قاجار، یکی از علمای شیراز به دلیل انتساب سعدی به مذهب اهل تسنن، دستور تخریب و شکستن سنگ آرامگاه او را می‌دهد و این سبب می‌شود که مدتی بعد علی‌اکبرخان قوام‌الملک شیرازی نسبت به تهیه و نصب سنگ کنونی اقدام کند، و بخشی از اشعار سعدی برگرفته از بوستان را که در ستایش پیامبر اسلام سروده شده‌اند، با اندکی تغییر روی آن حک کند. این سنگ در بنای ساخته‌ شده توسط کریم‌خان زند تا زمان آغاز ساخت آرامگاه کنونی وجود داشت.

این بنا در دورهٔ قاجاریه (سال ۱۳۰۱) توسط فتحعلی‌خان صاحب‌دیوان مرمت شد و چند سال بعد نیز حبیب‌الله‌خان قوام‌الملک دستور تعمیر و ترمیم قسمتی از بنا را صادر کرد. سپس تولیت آن به «کربلایی سید زین العابدین چینی (حسینی نیک)» سپرده شد و ایشان در سال ۱۳۲۱ ه‍.ش. در گذشت.

سال ۱۳۲۴ شعبۀ انجمن آثار ملی در شیراز با عضویت و دبیری استاد علی سامی تشکیل شد که یکی از ایده‌های اولیۀ آن، احیای مجموعۀ سعدیه بود. سال ۱۳۲۵ بر اساس مصوبۀ دولت مقرر شد از فروش قند و شکر آزاد کارخانۀ قند مرودشت، کیلویی دو ریال برای ساختمان آرامگاه سعدی هزینه شود؛ اما اقدامات عملی و جدی از سال ۱۳۲۷ یعنی زمانی که علی‌اصغرخان حکمت، رییس انجمن آثار ملی کشور و دبیرکل یونسکو در ایران بود و علی سامی نیز به عنوان دبیر انجمن آثار ملی در شیراز فعالیت می‌کرد، آغاز ‌شد.

بنایی که در زمان کریمخان ساخته شده بود تا سال ۱۳۲۷ ه‍.ش. برپا بود. در سال ۱۳۲۷ پس از کسب موافقت اولیه برای احیای مجموعۀ سعدیه، از مسیو گدار که در آن زمان مدیر باستان‌شناسی ایران بود دعوت شد به شیراز بیاید و نظر خود را بیان کند؛ ولی پس از بحث و بررسی‌های گوناگون و بر اساس گزارش انجمن آثار ملی، در سال ۱۳۲۸ قرارداد طراحی آرامگاه سعدی با یک شرکت ساختمانی بسته ‌شد و مهندس محسن فروغی و مهندس علی‌ صادق به عنوان طراحان سعدیه آغاز به کار ‌کردند. به این ترتیب در اسفندماه ۱۳۳۰ ساخت بنای آرامگاه سعدی که طراحان آن ایرانی و معماران و کارگران آن نیز شیرازی بودند، با اقتباس از کاخ چهل ستون و تلفیقی از معماری قدیم و جدید ایرانی در باغی به مساحت ۷۰۰ ۷ مترمربع به پایان ‌رسید. در بعدازظهر یازدهم اردیبهشت‌ماه ۱۳۳۱ آرامگاه سعدی با حضور دکتر محمود حسابی که در آن زمان وزیر فرهنگ بود و علی‌اصغرخان حکمت و تعداد زیادی از شاعران، نویسندگان، بازرگانان و صاحب منصبان افتتاح ‌شد. همزمان با افتتاح سعدیه، در صبح‌‌ همان روز از مجسمۀ سعدی که در دروازۀ اصفهان نصب شده بود پرده‌برداری شد. این مجسمه توسط هنرمند برجستۀ ایرانی، استاد ابوالحسن صدیقی ساخته شد و بر اساس گزارش مالی انجمن آثار ملی، برای ساخت آن ۱۴ هزار و ۵۰۰ تومان به استاد پرداخت شد؛ البته کل هزینۀ ساخت سعدیه در آن سال، ۹۸۰هزار تومان بود.
ارگ کریم خانی
ارگ کریم خانی در مرکز شهر شیراز قرار دارد. این ارگ در دوره سلطنت سلسله زندیه ساخته شده‌است و پس از اینکه کریم خان زند شیراز را به عنوان پایتخت خود و این مکان را به‌عنوان مکان زندگی خود انتخاب کرد، به ارگ کریم خانی معروف شد. در زمان سلطنت سلسله پهلوی از ارگ به‌عنوان زندان استفاده شد که آسیب‌هایی به آن وارد شده‌است. در سال ۱۳۵۰ این ارگ به اداره فرهنگ و هنر وقت واگذار شد. این بنای بزرگ اکنون زیر نظر سازمان میراث فرهنگی جمهوری اسلامی ایران اداره می‌شود و از چند سال پیش کار مرمت این بنا آغاز شده‌است تا به عنوان موزه بزرگ فارس مورد استفاده قرار گیرد.
]
ساخت ارگ بین سالهای ۱۷۶۶ و ۱۷۶۷ میلادی انجام شد و کریمخان بهترین معماران زمان خود را جهت ساخت آن بکار گرفت. او همچنین بهترین مصالح را از داخل و خارج کشور تهیه و ساخت بنا را به‌سرعت تمام کرد. این بنا در دوره زندیه به‌عنوان محل استقرار حکومت و در دوره قاجاریه به‌عنوان محل زندگی فرمانداران محلی استفاده می‌شد. عبدالحسین میرزا فرمانفرما حکم‌ران فارس، دستور به بازسازی مینیاتورهای نقاشی شده در این بنا داد.
بنای ارگ ترکیبی از دو معماری مسکونی و نظامی است. بخش درونی ارگ با ایوان‌ها و اتاق‌های نقاشی شده، آبنماها و باغچه‌ها از ظرافت خاصی برخوردار است. سه ضلع شمال، جنوب و غرب هر یک دارای یک ایوان و شش اتاق مسکونی در دو طرف آن است. ضلع شرقی شامل حمام خصوصی و برخی امکانات خدماتی است.

برج و باروی چهارگانه به انضمام خندقی که سابقاً دور آن حفر شده بود نیز نقش دفاعی بنا را بر عهده داشته‌اند. ضخامت دیوارها در پایه ۳ متر و در بالا ۱۲ متر است. ارتفاع برجها نیز ۱۴ متر می‌باشد و از آجر ساخته شده‌اند.

یکی از برج‌های چهارگانه این ارگ مانند برج پیزا کج شده بوده و به این خاطریکی از جاذبه‌های گردشگری شیراز به حساب می‌آمد. روند توقف کج‌شدگی این برج به لحاظ فنی و مهندسی مورد اهمیت قرار دارد.

توصیف محوطه
نمای بیرون این بنا آجرکاریست و بلندی دیوارهای کنگره دار 12 متر است که در هر گوشه یک برج 14 متری برپا شده.در قسمت لبه های دیوار جان پناه های بسیار مناسبی جهت دیده بانی و تیراندازی به هنگام جنگ ساخته شده است.ظاهر بنا حتی در محوطه داخلی تزیین زیادی ندارد و تنها به نمای داخلی اتاقها محدود میشود.
مصالح عمده به کاررفته دربنا آجر و سنگ میباشد که تنها سنگ مرمر به کاررفته و از تبریز اورده شده بود.
ساختمان ارگ دارای دیوار های ببسیار ضخیم و نفوذ ناپذیریست.بیشترین ضخامت دیوارها در دیوارهای بیرونی ارگ وجود دارد.در این دیوارها درقسمت بالا ناودانهایی سنگی جهت باران درست شده و نیز مزقله هایی جهت تیراندازی تعبیه شده است.
برج ها در چهارگوشه ارگ ساخته شده و هر یک 6متر شالوده دارد.گفته شده در هنگام ساخت این بنا به علت نشست خاک و نامناسب تشخیص دادن خاک شمال غربی جهت ایجاد برج میبایست وزن زیادی را تحمل کند محل ساخت ان چند متر به سمت غرب کشیده شده به همین علت این برج در راستای برجهای دیگر نیست و به شکل ذوزنقه ی ناقص درامده است.این برجها دارای سه طبقه مجزا هستند وتوسط راه پله هایی به صورت دورانی قابل رفت‌وآمد میباشد.در این طبقات دو اتاق وجود دارد یک اتاق جهت استراحت نگهبانان و یک اتاق جهت نگهداری اسلحه.این برجها توسط دری به پشت راه دارد.ورودی ارگ در نمای بیرونی با یک تابلوی بزک کاشیکاری صحنه نبرد رستم با دیو سفید مزین شده که مربوط به دوره قاجار است. نمای کاشیکاری محوطه داخلی در ضلع شرقی بالای در ورودی کاملاً ازبین رفته است.
وجود شیر سرها در دور تا دور لبه بام ضمن جلوگیری از تابش مستقیم خورشید در ظهر تابستان به داخل اتاقها در هنگام بارندگی به خوبی از پنجره های بزگ گره چینی محافظت میکند.

سنگهای به کاررفته از جنس سنگ آهک معروف به گندمک میباشد.بر روی این سنگها علامتی است که منحصر به افراد سنگتراش سازنده ی آن قطعات میباشد و به منزله ی مهر سنگتراش است.
ارتباط اتاقها
تمامی اتاقها از قسمت داخل به هم مرتبط می شود و بدون بیرون امدن از فضای داخلی قابلیت رفت‌وآمد دارند.ورودی اتاقها کاملاً روبروی یکدیگر است و تنها یک فضای راهرو مانند بین دو اتاق فاصله انداخته است.
اتاقهای کوچک بالای راهرو ها که شامل چهار اتاق در هر ضلع می شود با مقرنس و تزییناتی مشابه مزین شده ولی در نقاشی آن مواد و مصالح با درجه کیفیت پایین بکاررفته است.

این اتاقهای کوچک در قسمت پشتی دارای پستویی هستند که روبه روی پستوهای پایین ساخته شده است.علاوه بر این اتاقها درهر ضلع در دوطرف شاهنشین راهرو های کوچکی وجود دارد که راه ارتباطی با محوطه می باشد هیچ ارتباطی با اتاقهای اصلی ندارد.به نظر میرسد در راهرو ها اتاقهای کوچکی ساخته شده که توسط پلکانی به راه رو پایین متصل می شود.این فضا بیشتر جهت استراحت غلامان بوده است.
اجزای معماری در داخل اتاقها
رنس
طاقچه های بالای دوال
سردر
ازاره های اتاق
کفپوش
ارسی
پستو
طاقچه های پایین
قطاربندی
کتیبه های بالای طاقچه های پایین
قوش مقرنس سقفها در هر یک از اتاقهای ارگ منحصر به فرد میباشد.و تنها در دیگر اتاق ضلع شمالی وجنوبی سقفها با مقرنس کامل و دوبرابر طاقهای معمول در ارگ کار شده.
نقش مایه ی داخل طاقچه ها ی بالای دوال شامل نقوش تذهیبی میباشد.که معمولاً از سه چیز تشکیل شده است در قسمت وسط یک نقش بزرگتر و در بالا و پایین ان نقش شاپرک.
شاهنشین
شاهنشین های سه ضلع شمالی غربی و جنوبی مرسوم به تالار بلندپایه بهشت پیرایه است.
شاهنشین شمالی برای زمستان بسیار مناسب میباشد.دو ستون جلوی این شاه نشین از سنگ یکپارچه معروف به گندمک میباشد که بر روی آن تزینات گل شاه عباسی نقش بسته است.در این شاه نشین که نمای بسیار زیبایی دارد یک نیم کاسه مقرنس رو به حیاط وجود دارد و زیر آن بخاری قرار دارد و قسم دوال زیر سقف با مقرنس تزیین شده و سقف کاذب آن چوبی بوده است.اتاقهای شمالی کاملاً قرینه ی قسمت جنوبی میباشد.
در جبهه ی غربی شاهنشین اصلی که روب روی حوض بزرگ است قراردارد.این شاهنشین به جای ستون های سنگی دارای ستونهای چوبی با نقوش تزیین مارپیچ است.چوب این ستونها یک تکه و از جنس چوب سرو است و قسمت بالای آن مقرنس کار شده است.(قسمت تهتانی ستون چوبی اخیراً مورد مرمت قرار گرفته)شاه نشین ضلع غربی کاربردی تابستانه دارد.
حوض آب
حوض آب با سنگهای یکپارچه است که با فواره هایی همراه می باشد.جنس سنگ آن از نوع آهکی و معروف به اتابک است.این نوع حوض در برابر آب بسیار مقاوم است.

حوض های شمالی و جنوبی در امتداد خود آبراهه ای دارد که در انتها به یک گودال مکعب شکل سنگی منتهی می شود.
سیستم آبرسانی ارگ
آب این مجموعه از آب قنات رکن آباد معروف به رکنی تامین شده است.این آب از نظر املاح معدنی بهترین آب شیراز محسوب میشده است و هم اکنون با خراب شدن این قنات سیستم آبرسانی این مجموعه از بین رفته است.
حمام ارگ
حوض حمام ارگ کریمخانی
حمام ارگ جزو اولین حمام های اختصاصی با این سبک در ایران میباشد و جهت استحمام خانواه سلطنتی مورد استفاده قرار میگرفته است.
قسمت اول ورود به حمام سربینه آن میباشد.در این مکان چهار سکو جهت نشستن و لباس کندن دارد.
در وسط این قسمت حوض هشت گوشی وجود دارد.در گوشه ای از سربینه محلی برای گرم کردن فضا توسط آتش و درست کردن چای و قلیان کشیدن تعبیه شده.
در زیر سکو های سربینه محل گذاشتن کفش و بسته لباس بوده است.
کارهایی که در سربینه انجام میگرفته شامل
حجامت
خالکوبی
مشت و مال
صحبت کردن
صرف چای و قلیان کشیدن بوده.
سربینه توسط راه رویی به گرم خانه متصل میشود.
گرم خانه ی حمام سه قسمت را شامل میشود:
فضای گرم خانه
خزینه
نورخانه
گرم خانه توسط کانال هایی که جهت جریان هوای گرم به زیر دیگ خزانه متصل است وجود دارد.
خزینه سه قسمت دارد در قسمت وسط دیگ مسی نصب شده و در زیر دیگ آتش روشن میشده است.دو حوض طرفین آن حاوی آب ولرم بوده است.[۵]
کاربری
در حال حاضر این مجموعه به عنوان یک بنای تاریخی و دیدنی محسوب میشود.که هرساله افراد زیادی از سراسر دنیا برای دیدن این بنای تاریخی می آیند. و از نزدیک شاهد زیبایی های این بنا میشوند.
وضعیت موجود
قسمت هایی از این بنا به منظور جلوگیری از شدت اسیب دیدگی توسط گروه های کارشناس مرمت احیا شده است. با این حال با گذشت زمان قسمت هایی از طرح ها و نقاشی ها و مقرنس های سقفها از بین رفته است.
اما متأسفانه به دلیل نا اگاهی مردم از ارزش و اهمیت بنا های تاریخی شاهد یادگاری هایی در قسمت های مختلف این بنا میباشیم.ک موجب خراب شدن بنا میشود.همه افراد جامعه باید برای فرهنگ سازی این موضوع ومراقبت از میراث های با ارزش بکوشیم تا بیش از این آثار با ارزشی که از گذشته برای ایندگان مانده از بین نبریم.
پاسارگاد
مجموعه میراث جهانی پاسارگاد مجموعه‌ای از سازه‌های باستانی برجای‌مانده از دوران هخامنشی است که در شهرستان پاسارگاد در استان فارس جای گرفته‌است.
این مجموعه دربرگیرنده ساختمان‌هایی چون آرامگاه کوروش بزرگ، مسجد پاسارگاد، باغ پادشاهی پاسارگاد، کاخ دروازه، پل، کاخ بارعام، کاخ اختصاصی، دو کوشک، آب‌نماهای باغ شاهی، آرامگاه کمبوجیه، ساختارهای دفاعی تل تخت، کاروانسرای مظفری، محوطهٔ مقدس و تنگه بلاغی است.
این مجموعه، پنجمین مجموعه ثبت‌شده در فهرست آثار میراث جهانی در ایران است که در نشست یونسکو که در تیرماه سال ۱۳۸۳ در چین برگزار شد به دلیل دارا بودن شاخص‌های فراوان با صد در صد آرا در فهرست میراث جهانی به ثبت رسید.
در سال ۵۲۹ پیش از میلاد کوروش به قبایل سکاها در آسیای مرکزی (شمال شرق ایران) حمله کرد و در جنگ با ماساگت‌ها کشته شد. وی را در پاسارگاد دفن کردند.
پاسارگاد در دشتی بلند به بلندای ۱۹۰۰ متر از سطح دریا، در حصار کوهستان جای گرفته‌است. در سده هفتم قمری اتابکی از سلغریان پارس درنزدیک آرامگاه کورش بزرگ مسجدی ساخت که در آن از سنگ کاخ‌ها استفاده شده‌بود. به مناسبت جشن‌های ۲۵۰۰ ساله شاهنشاهی ایران در سال ۱۹۷۱ این سنگها دوباره به جاهای اصلی خود بازگردانده شدند. کاخ محل سکونت بی تردید نشان از تأثیر و نقش معماری یونانی دارد. گویا هنگامی که کورش در سال ۵۴۵ پیش از میلاد سارد (پایتخت لیدی، شهری در غرب ترکیهٔ امروزی) را به تصرف درآورد به شدت تحت تأثیر بناهای مرمرین شاهان لیدی قرار گرفته‌است. چه بسا او همان زمان شماری از اساتید اهل لیدی را در پاسارگاد به کار گماشته‌است. در کاخ تناسب جذاب سنگهای مرمر تیره و روشن، مخصوصاً در پایه‌ها، جلب نظر می‌کند. این سنگها از پیرامون سیوند آورده شده‌است. دشت پاسارگاد در قسمت شمالی استان فارس و میان رشته کوه‌های زاگرس در فاصله۱۳۰ کیلومتری شمال شیراز واقع شده‌است. میانگین ارتفاع دشت از سطح دریا ۱۸۵۰ متر است که وسعتی حدود ۱۹۰ کیلومتر مربع را در بر می‌گیرد. اقلیم آن کوهستانی با تابستانهای معتدل و زمستانهای نسبتاً سرد است. قدمت منطقه پاسارگاد بر اساس پژوهش‌های باستان‌شناسی به دوره میانی پارینه سنگی می‌رسد. اما شاخص‌ترین دوره فرهنگی دشت پاسارگاد، دوره هخامنشی است. بر اساس مدارک و شواهد موجود نام پاسارگاد برای نخستین بار در دوره هخامنشی مطرح می‌شود که از لحاظ مکانی به دشتی اطلاق می‌شود که کوروش بزرگ به عنوان مرکز فرماندهی خود برگزید و در آن اقدام به ساخت بناها و کاخهایی نمود. مجموعه تاریخی- فرهنگی پاسارگاد شامل آرامگاه کوروش بزرگ، کاخ‌های دروازه، بارعام، اختصاصی و بنای برج سنگی(آتشکده)، دژ (تل تخت)، باغ شاهی، پل و محوطه مقدس است. در دوره اسلامی به علت عظمت سنگهای بکار رفته در این مجموعه‌های این مکان، بناهایش را به سلیمان نبی نسبت داده‌اند و خود پاسارگاد هم بنام مشهد ام‌النبی یا مشهد مادر سلیمان معروف گشت. این مجموعه ارزشمند در ۱۶ تیرماه ۱۳۸۳ به عنوان پنجمین اثر ایران در فهرست آثار جهانی (یونسکو) به ثبت رسید.
نام اصلی شهر پاسارگاد چیزی شبیه «پَسَرگَد» بوده و تلفظ امروزی نیز درست است و رابطه‌ای میان این نام و «پارس» نیست.
نام پاسارگاد از اسم قبیلهٔ شاهان پارسی یعنی قبیله «پاسارگاد» گرفته شده که «آنان که گُرز گران می‌کشند» معنی می‌داده.
همچنین گفته شده که پاسارگاد ممکن است تغییر یافته پارسه گراد باشد که معنی آن «شهر پارس» است. گراد و گورد و گرد (مانند دستگرد) معنی شهر می‌دهد و در زبان پارسی و عربی بصورت کوره بکار می‌رود مانند کوره اردشیر و کوره دهات. هلوک اظهار داشته که ممکن است نام ایلامی این محل در اصل بدرکاتا بوده باشد.

سازندگان پاسارگاد
مجسمه بالدار پاسارگاد، منسوب به کورش
از گواهی‌هایی که مورخان یونانی و رومی بر جای گذارده‌اند، مشخص است که پاسارگاد را بیشتر ساخته و پرداخته کورش بزرگ می‌دانسته‌اند. این نظریه به چند دلیل دیگر استوارتر می‌شود. اول؛ آرامگاه کورش بزرگ که ساخته خود او بود، چنان ارتباطی از نظر طراحی نقشه و کاربرد نماپردازی در میان باغ بزرگ پاسارگاد با کاخ‌های دروازه، اختصاصی و بار نشان می‌دهد که مشخص می‌شود طراح همه یکی بوده و آن کاخ‌ها هم نتیجه سلیقه کورش بزرگ بوده‌اند. دوم کتیبه سه زبانه عیلامی، پارسی باستان و اکدی بر روی جرزها و درگاه‌های آن سه کاخ بیانگر آن است که آن‌ها با کورش ارتباط داشته‌اند. سوم، نوع معماری و به خصوص شیوهٔ سنگ‌تراشی و بست‌های پاسارگادی قدمتی هر چند کوتاه بر معماری تخت جمشیدی را که از آغاز دوره داریوش بزرگ شروع شد، نشان می‌دهد و بویژه در نقوش، که از سنت‌های کشورهای مختلف گرفته شده‌اند، ولی هنوز به‌طور ثابت چهره ایرانی نگرفته‌اند (آن چنان‌که در تخت جمشید می‌یابیم) حالتی آزمایشی و اولیه به خوبی نمایان است و آثار سنگ تراشان لودیه‌ای و ایونیه‌ای به ویژه در نوع تراش سنگ‌ها و ابزار و آلات سنگ‌تراشی و «نشانه‌های سنگ تراشان» پیداست؛ بنابراین شکی نمی‌توان کرد که بناهای پاسارگاد با کورش بزرگ آغاز شده‌اند و ارتباطی با کورش جوان ندارند (آن طور که فرانتس هاینریش وایسباخ تصور می‌کرد)
تخت جمشید
تخت جمشید یا پارسه (یا پرسپولیس، پرسه‌پلیس، هزارستون، صدستون یا چهل‌منار) نام یکی از شهرهای باستانی ایران است که طی سالیان پیوسته، پایتخت باشکوه و تشریفاتیِ پادشاهی ایران در زمان امپراتوری هخامنشیانبوده‌است. در این شهر باستانی کاخی به نام تخت جمشید وجود دارد که در دوران زمامداری داریوش بزرگ، خشایارشا و اردشیر اول بنا شده‌است و به مدت حدود ۲۰۰ سال آباد بوده‌است. در نخستین روز سال نو گروه‌های زیادی از کشورهای گوناگون به نمایندگی از ساتراپی‌ها یا استانداری‌ها با پیشکش‌هایی متنوع در تخت جمشید جمع می‌شدند و هدایای خود را به شاه پیشکش می‌کردند.
در سال ۵۱۸ پیش از میلاد بنای تخت جمشید به عنوان پایتخت جدید هخامنشیان در پارسه آغاز گردید. بنیانگذار تخت جمشید داریوش بزرگ بود، البته پس از او پسرش خشایارشا و نوه‌اش اردشیر یکم با گسترش این مجموعه به گسترش آن افزودند. بسیاری از آگاهی‌های موجود که در مورد پیشینهٔ هخامنشیان و فرهنگ آنها در دسترس است به خاطر سنگ‌نبشته‌ها و گل نوشته‌هایی است که در این کاخ‌ها و بر روی دیواره‌ها و لوحه‌ها آن حکاکی شده‌است. سامنر برآورد کرده‌است که دشت تخت جمشید که شامل ۳۹ قرارگاه مسکونی بوده، در دورهٔ هخامنشیان ۴۳٬۶۰۰ نفر جمعیت داشته‌است. باور تاریخ‌دانان بر این است که اسکندر مقدونی سردار یونانی در ۳۳۰ پیش از میلاد، به ایران حمله کرد و تخت جمشید را به آتش کشید. و احتمالاً بخش عظیمی از کتاب‌ها، فرهنگ و هنر هخامنشی را با این کار نابود نمود. بااین‌حال ویرانه‌های این مکان هنوز هم برپا است و باستان‌شناسان از ویرانه‌های آن نشانه‌های آتش و هجوم را بر آن تأیید می‌کنند.
این مکان تاریخی از سال ۱۹۷۹ یکی از آثار ثبت شدهٔ ایران در میراث جهانی یونسکو است.
پادشاهان ساسانی نیز کتیبه‌هایی در تخت جمشید در کاخ تچر بر جای گذاشته‌اند. پس از ورود اسلام به ایران نیز این مکان را محترم می‌شمردند و آن را هزار ستون یا چهل منار می‌گفتند و با شخصیت‌هایی همچون سلیمان نبی و جمشیدارتباطش می‌دادند. عضدالدوله دیلمی در تخت جمشید دو کتیبه به خط کوفی بر جای گذاشته‌است. همچنین کتیبه‌های دیگری هم به عربی و هم به فارسی در تخت جمشید وجود دارد که جدیدترین آن مربوط به دوره قاجار است این کتیبه به فرمان مظفرالدین شاه قاجار نوشته شده‌است که در دیوار شمالی کاخ تچر قرار دارد.
تخت جمشید در شمال شهرستان مرودشت، شمال استان فارس (شمال شرقی شیراز) جای دارد.
در فاصلهٔ ۶ و نیم کیلومتری از تخت جمشید نقش رستم قرار دارد. در نقش رستم آرامگاه‌های شاهنشاهانی مانند داریوش بزرگ/ خشایارشا/ اردشیر یکم و داریوش دوم واقع است. علاوه بر نقش رستم دو آرامگاه به صورت کاملاً تمام شده و یک آرامگاه به صورت نیمه تمام در تخت جمشید موجود است. آرامگاه‌هایی که در دامنهٔ کوه رحمت و مشرف به تخت جمشید واقع شده‌است متعلق یه اردشیر دوم و اردشیر سوم می‌باشد. در جنوب تخت جمشید یک آرامگاه به صورت نیمه تمام رها شده‌است که بر اساس نظر بعضی از باستان شناسان متعلق داریوش سوم است.
جدا از سازندگان تخت جمشید که داریوش، خشایارشا و اردشیر یکم بودند، اردشیر سوم نیز تعمیراتی در تخت جمشید انجام داد. آرامگاه‌های اردشیر دوم و سوم در کوهپایهٔ شرقی تخت جمشید کنده شده‌است.
نام تخت جمشید در زمان ساخت، «پارسَه»[۱۲] به معنای «شهر پارسیان» بود. یونانیان آن را پِرسپولیس (به یونانی یعنی «پارسه‌شهر») خوانده‌اند. در فارسی معاصر این بنا را تخت جمشید یا قصر شاهی جمشید پادشاه اسطوره‌ای ایران می‌نامند.
در زمان ساسانیان به تخت جمشید سَت ستون (صد ستون) می‌گفتند.
در شاهنامه فردوسی آمده‌است:
جمشید پادشاهی عادل و زیبارو بود که نوروز را بر پا داشت و هفتصد سال بر ایران پادشاهی کرد. اورنگ یا تخت شاهی او چنان بزرگ بود که دیوان به دوش می‌کشیدند.
صدها سال پس از حمله اسکندر و اعراب و در زمانی که یاد و خاطره پادشاهان هخامنشی فراموش شده بود، مردمی که از نزدیکی خرابه‌های پارسه عبور می‌کردند، تصاویر حکاکی شدهٔ تخت شاهی را می‌دیدند که روی دست مردم بلند شده‌است و از آنجا که نمی‌توانستند خط میخی کتیبه‌های حک شده روی سنگ‌ها را بخوانند، می‌پنداشتند که این همان اورنگ جمشید است که فردوسی در شاهنامه خود از آن یاد کرده‌است. به همین خاطر نام این مکان را تخت جمشید نهادند. بعدها که باستان‌شناسان توانستند خط میخی کتیبه را ترجمه کنند، متوجه شدند که نام اصلی آن پارسه بوده‌است.
در دوره اسلامی این مکان را محترم شمرده و آن را هزار ستون و چهل منار می‌نامیدند و با شخصیت‌هایی چون سلیمان نبی و جمشید ربطش می‌دادند.[۱۴] نام مشهور غربی این محل یعنی پِرسِه پلیس ریشه غریبی دارد. در زبان یونانی، پِرسِه پلیس یا به صورت شاعرانه آن پِرسِپ تولیس (Perseptolis) لقبی است برای آتنه الهه خرد، صنعت و جنگ که ویران‌کنندهٔ شهرها معنی می‌دهد. این لقب را آشیل، شاعر یونانی سده پنجم پیش از زادروز، به حالت تجنیس و بازی با لغات، در مورد شهر پارسیان به کار برده‌است
حافظیه
حافظیه یا آرامگاه حافظ نام مجموعه‌ای آرامگاهی در شمال شهر شیراز و در جنوب دروازهٔ قرآن است که آرامگاه حافظ شیرازی را در خود جای داده است. مساحت حافظیه ۲ هکتار بوده و از ۲ صحن شمالی و جنوبی تشکیل یافته است و این صحن‌ها توسط تالاری از یک‌دیگر جدا شده‌اند. این مجموعه ۴ در ورودی-خروجی دارد که در اصلی در سمت جنوب آن، دو در در سمت غرب و یک در در سمت شمال‌شرق مجموعه قرار گرفته‌است.[۱]

تالار حافظیه که از آثار دورهٔ زندیان است، ۵۶ متر طول و ۸ متر عرض دارد و از ۲۰ ستون سنگی، هر کدام به ارتفاع ۵ متر تشکیل شده‌است. این تالار پیش‌تر شامل ۴ ستون و ۴ اتاق بوده است که بعدها اتاق‌ها از محدودهٔ آن حذف شده‌اند. در سمت شرق و غرب تالار ۲ اتاق -یکی متعلق به سازمان میراث فرهنگی و دیگری مربوط به دفتر آرامگاه وجود دارد. شیوهٔ معماری این تالار متأثر از معماری دوره‌های هخامنشیان و زندیان است.
دروازه قرآن
دروازه قرآن یکی از دروازه‌های به جای مانده از دوره‌های قدیم در شیراز است که امروزه به عنوان یکی از آثار تاریخی این شهر به حساب می‌آید.
در قدیم شیراز دارای ۶ دروازه بوده است. هم اکنون در شیراز دروازه‌ای به جز دروازه قرآن وجود ندارد اما مردم شیراز هنوز به محل دروازه‌های قدیمی اشاره می‌کنند که عبارتند از:دروازه قرآن، دروازه اصفهان، دروازه سعدی، دروازه قصابخانه، دروازه کازرون، دروازه شاه داعی الی اله گلشن شیراز در مدخل تنگ الله اکبر با دروازه‌ای روبرو هستیم، که به دروازه قرآن معروف شده است. این دروازه به دستور عضدالدوله دیلمی ساخته شده است. وجه تسمیه آن بخاطر قرآنی است، که به دستور امیر در آن گذاشته شده بود تا مسافرین به سلامت از زیر آن عبور کنند. این طاق به مرور زمان به خرابی رفت، تا این که درزمان کریم خان زند از نوساخته شد و قرآن معروف به <<هفده من >> که منسوب به خط سلطان ابراهیم نوه شاهرخ تیموری در اطاقک بالای آن گذاشته شد. قران مذکور در حال حاضر در موزه پارس شیراز نگهداری می‌شود. این دروازه با نابخردی شهرداری شیراز در سال۱۳۱۵شمسی با دینامیت ویران شد. باردیگر این دروازه با بلندنظری یکی از بازرگانان معروف شیراز بنام حسین ایگار در سال ۱۳۲۸شمسی تجدید بنا گردید. در اتاقکهای کناری این بنا، ایگار و همسرشان دفن گردیده‌اند. این بنا در تاریخ ۱۹/۹/۱۳۷۵باشماره ۱۸۰۰در فهرست آثار ملی به ثبت رسیده است. <گلشن شیراز"ref name"> دروازه قرآن در شمال شرقی شهر شیراز در تنگ الله اکبر میان کوه چهل مقام و کوه باباکوهی قرار دارد و در واقع در خروجی شیراز بسمت شهر مرودشت واقع شده است. این بنای تاریخی در کنار فلکه طاووسیه شیراز قرار دارد. دروازه قرآن در فاصله کمتر از ده متری مقبره خواجوی کرمانی و همچنین فاصله کمتر از پانصد متری باغ جهان نما و همچنین فاصله کمتر از هزار متری مقبره شاعر نامدار پارسی زبان حافظ شیرازی و باغ جهان نما قرار دارد.
تاریخچه
این دروازه در ابتدا در زمان عضدالدوله دیلمی ساخته شد و قرآنی در آن جای داده شد تا مسافران با گذر از زیر آن متبرک شوند.[۱] در دوره زندیه کریم خان زند این دروازه را بازسازی کرد و اتاقی به بالای آن افزود و دو جلد قرآن بزرگ نفیس، به خط سلطان ابراهیم بن شاهرخ تیموری، در اتاقک بالای آن جای داد. این قرآن‌ها، که به «قرآن هفده من» معروفند، اکنون از دروازه قرآن به موزه پارس انتقال یافته‌اند. دروازه قرآن در دوره قاجاریه به علت وقوع چندین زلزله دچار صدمات زیادی شد که محمد زکی خان نوری آنرا تعمیر نمود. این بنا در گذشته طاق قرآن نیز نامیده شده‌است. روزهای اول هرماه مردم از شهر خارج شده و از زیر این طاق عبور می‌کرده‌اند.درسال ۱۳۱۵ این بنا توسط شهردار وقت شیراز تخریب شد. دروازه قرآن در سال ۱۳۲۸ شمسی با همت یکی از بازرگانان شیراز به نام حاج حسین ایگار معروف به اعتماد التجار، با فاصله کمی از دروازه کهن ساخته شد. دروازه جدید در اندازه بزرگ‌تر، شامل دهانه قوس تیزه دار و دو ورودی کوچک بر روی جرزهای دو طرف و اتاق مستطیل شکلی بر فراز آن برای گذاشتن قرآن ساخته شد. در این بنا، آیاتی از قرآن را به خط ثلث و نسخ دور تا دور در دروازه قرآن نگاشته‌اند.
در بالای دروازه دو نسخه قرآن دستنویس به خط ثلث عالی منسوب به ابراهیم سلطان نوه شاهرخ تیموری قرار داشت. در سال ۱۳۱۶ هجری شمسی دو قرآن خطی موجود در آن به موزه پارس انتقال یافت که همچنان در این موزه نگهداری می‌شوند
قلعهٔ دختر فیروزآباد
قلعهٔ دختر فیروزآباد در شش کیلومتری جاده فیروزآباد به شیراز در دامنه کوهی مشرف به جاده قرار دارد که پس از طی مسافتی حدود ۳۰۰ متر می‌توان به قلعه رسید. جورجینا هرمان در کتاب تجدید حیات هنر و تمدن در ایران باستان، می‌نویسد: اردشیر ساسانی احتمالاً این قلعه را در اواخر دوران اشکانیان و زمانی که هنوز بر اردوان پنجم، آخرین شاه دودمان اشکانیان، خروج نکرده بود ساخته‌است.
این قلعه حصین در سه سطح ساخته شده بود و ورود به آن از نازلترین سطح از طریق پلکانی مارپیچ که به حیاط اصلی تراس میانی می‌رسید صورت می‌گرفت. سه طرف حیاط را اتاقهای چهارگوش دارای تاق ضربی دربر گرفته بود و طرف چهارم به تراس فوقانی که روی آن ساختمان کاخ اصلی واقع شده بود، منتهی می‌گردید. تمامی کاخ را یک ایوان بزرگ دارای طاق ضربی و دو ایوان کوچکتر در دو سو تشکیل می‌داد. ایوان بزرگ که ۱۴ متر پهنا و ۲۳ متر درازا داشت به یک اتاق مرکزی که سقف آن به شیوه‌ای تازه، یعنی گنبد پوشانده شده بود منتهی می‌گشت. در جناحین این اتاق گنبد دار اتاقهای اضافی قرار گرفته و کل آنها در داخل یک دیوار خارجی مدور جای داشت.
مهندسین اثر
معماران رومی مشکل قرار دادن سقفی مدور بر روی بنایی چهار گوش در گوشه‌ها را با جلو آوردن تدریجی سنگ یا آجرها به شکلی که پیوسته مدور تر می‌شد، حل کرده‌اند اما در قلعه دختر شیوه جدیدی به کار گرفته شد که همانا استفاده از سکنج در گوشه هاست. این قلعه تماماً از سنگ‌های درشت ساخته و سنگ‌های نما، تراشیده شده‌اند ولی سنگ‌های پی‌ها و داخل دیوارها از قلوه سنگ‌های درشت رودخانه‌ای تشکیل شده‌اند. عظمت بنای این قلعه، مبهوت کننده‌است و دیوارهای بلند آن با همه شکستگی و ریخته شدن، هنوز هم شکوهی خیره کننده دارند.
در قسمتی از قلعه دهانه غاری دیده می‌شود که به قول بعضی از محلی‌ها این غار راهی به کاخ اردشیر بابکان (کاخ ساسانی) در جلگه فیروزآباد داشته‌است. یعنی در زمان حمله دشمن به قلعه، محصورین قلعه می‌توانستند از طریق این دالان زیرزمینی با شهر ارتباط داشته باشند و بتوانند غذا و نیروی انسانی وارد قلعه کنند.
کعبهٔ زرتشت
کعبهٔ زرتشت نام بنای سنگی چهارگوش و پله‌داری در محوطهٔ نقش رستم در کنار روستای زنگی‌آباد شهرستان مرودشت فارس در ایران است. محوطهٔ نقش رستم علاوه بر بنای مذکور، یادمان‌هایی از عیلامیان، هخامنشیان و ساسانیان را نیز در خود جای داده‌است.
فاصلهٔ کعبهٔ زرتشت تا کوه، ۴۶ متر است و دقیقاً روبه‌روی آرامگاه داریوش دوم قرار دارد و شکلش مکعب مستطیل است و تنها یک در ورودی دارد. جنس مصالح این بنا از سنگ آهک سفید است و بلندی آن حدود ۱۲ متر است که با احتساب پله‌های سه‌گانه به ۱۴٫۱۲ متر می‌رسد و ضلع هر قاعدهٔ آن، حدود ۷٫۳۰ متر درازا دارد. در ورودی آن به وسیلهٔ پلکانی سی پله‌ای از جنس سنگ به درون اتاقک آن راه می‌یابد. قطعات سنگ‌ها به صورت مستطیلی شکل است و بدون استفاده از ملات، روی هم گذاشته شده‌اند که اندازهٔ سنگ‌ها از ۰٫۴۸×۲٫۱۰×۲٫۹۰ متر تا ۰٫۵۶×۱٫۰۸×۱٫۱۰ متر متفاوت است و با بست‌های دُم‌چلچله‌ای به هم وصل شده‌اند. این بنا در دورهٔ هخامنشی ساخته شده و از نام بنا در آن دوران اطلاعی در دست نیست ولی در دورهٔ ساسانی به آن بُن خانک گفته می‌شده و نام محلی این بنا هم، کُرنای‌خانه یا نقاره‌خانه بوده و اصطلاح کعبهٔ زرتشت در دوران اخیر و از حدود قرن چهاردهم میلادی به این بنا اطلاق شده‌است.
دربارهٔ کاربرد این اتاقک، دیدگاه‌ها و تفسیرهای متفاوتی ارائه شده‌است و نمی‌توان هیچ‌کدام از آن‌ها را به قطعیت پذیرفت؛ چنان‌که برخی این برج را آتشگاه و آتشکده می‌دانند و معتقدند که این بنا، مکان روشن کردن آتش مقدس و محلی برای عبادت بوده‌است اما عده‌ای دیگر با ردّ آتشگاه بودن آن، این بنا را به دلیل شباهتش به آرامگاه کورش بزرگ و برخی از آرامگاه‌های لیکیه و کاریا، آرامگاه یکی از شاهان یا بزرگان هخامنشی می‌دانند و برخی دیگر از ایران‌شناسان این اتاقک سنگی را بنایی برای نگهداری اسناد و کتاب‌های مقدس دانسته‌اند اما اتاقک کوچک کعبهٔ زرتشت برای نگاهداری کتابهای دینی و اسناد شاهی بسیار کوچک است. البته نظریات دیگری همچون معبدی برای ایزد آناهیتا یا تقویم آفتابی هم ذکر شده‌است که کمتر مورد توجه هستند.
بر بدنهٔ شمالی، جنوبی و خاوری این برج، سه کتیبه به سه زبان پهلوی ساسانی، پهلوی اشکانی و یونانی در دورهٔ ساسانیان نوشته شده‌است. که یکی به شاپور اول ساسانی و دیگری به موبد کرتیر تعلق دارند و چنان‌که والتر هنینگ گفته‌است، «این کتیبه‌ها مهم‌ترین سند تاریخی از دورهٔ ساسانی می‌باشند.» ساختمان کعبهٔ زرتشت از نظر تناسب اندازه‌ها، خطوط و زیبایی خارجی، بنای زیبایی است که از نظر اصول معماری نمی‌تواند مورد ایراد قرار گیرد.
این بنا امروزه بخشی از محوطهٔ نقش رستم است و در اختیار سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری ایران قرار دارد که از طریق جادهٔ شیراز به اصفهان قابل دسترسی است و دسترسی محلی آن از طریق جادهٔ قدیمی حاجی‌آباد-زنگی‌آباد و جادهٔ تخت جمشید-نقش رستم امکان‌پذیر است.
ارتباط با ما
آدرس
کیش هتل ارم
تلفن
09347691134
09347691105
فکس
عضویت در خبرنامه
©2024 KishEramHotel Travel Agency, All Right Reserved